گزارش برنامه جمعه 30 بهمن ماه 1388
نام برنامه : کوهپیمایی مسیر (آبشار لوس)
زمان: جمعه 30 بهمن 1388
سرپرست برنامه: آقای ابراهیم خاتمی
تعداد نفرات: 6 نفر
پوشش گیاهی منطقه: مراتع و مزارع گندم و جو دیم.درختان گردو و بید در درهها، انواع گیاهان دارویی و خوراکی مانند کنگر، شنگ، گلآقا،ریواس، انواع گلهای زیبای زنبق
آب و هوا: 9 الی 15 درجه با آسمانی ابری و گاهی رگبار و وزش باد 15 کیلومتر در ساعت و با وجود چشمهةای متعدد در مسیر به فواصل نیم ساعت یا یک ساعت
دسترسی به موبایل : فقط در ارتفاعات مقابل آنتن قله کانی شیخان
ساعت 6:30 روز جمعه 30 بهمن ماه 6 نفر از اعضای کانون به سرپرستی آقای ابراهیم خاتمی و با راهنمایی آقای شهاب فاضلی جهت اجرای برنامه کوهپیمایی به مقصد آبشار لوس در محل دفتر کانون کوهنوردان اوراز مهاباد جمع شده به وسیله دو دستگاه تاکسی تا انتهای خیابان دانشگاه عزیمت کرده و از ابتدای جاده خاکی لاچین حرکت خود را به طرف روستای کوچک پیر بهلی آغاز کردیم.
در ضلع شرقی شهر مهاباد و در انتهای خیابان دانشگاه مسیر جاده روستایی به دو شاخه تقسیم شده است. به سمت جنوب شرق دره روستاهای “لاچین” و “کهنه ده” و “اوزندره” وجود داره که از بین دو کوه نسبتا بلند زاوا بووک و قلات عبور میکند. متاسفانه دامنه کوه قلات جهت احداث شهرک جدید مسکن مهر تیکه و پاره شده و در بسیاری از قسمتها با احداث جاده و جدول کشیها مسیر رودخانه و نهر و جویبارهای بهاری مسدود شده است. حتما در بهاری پرباران و جاری شدن سیل صدمات جدی به محیط زسیت و محلات شهر که در انتهای مسیر رودخانه قرار گرفته وارد خواهد شد. در مسیر مقابل در شیبی متوسط بعد از عبور از روستای کوچک “پیربهله” در انتهای بلندی که دیگر در پشت سر مهاباد از دید خارج میشود دشت مرتفعی وجود دارد با جاده های مخصوص تراکتور جهت دسترسی روستائیان به مزارع دیم و باغهای سیب. اینجا یک سهراهی است که امتداد آن به روستای “بصره” که به روستای جزامیان معرف است ختم میشود و در ادامه به جاده اصلی برهان (مهاباد – بوکان که غار سهولان نیز در این مسیر است) میرسد. سمت راست به طرف جنوب به مزارع روستای “شیلان ئاوی” و در نهایت به دره عمیق آبشار لوس ختم میشود. سگهای روستا طبق معمول با حالتی تهاجمی از ما استقبال میکنند ولی با عبور آرام ما از کنارشان کم کم آزرام میشوند. کمی بالاتر برای دوری از باد نسبتا تند، صبحانه را در ساعت 8:30 و در یک استخر خالی از آب باغ سیب صرف کردیم. سپس بیشتر مسیر خود را در خط مستقیم مجبور شدیم از میان خاکهای نرم مزارع شخم زده عبور کنیم که این باعث خستگی زیاد خواهد شد. ساعت 9:30 به سه راهی جاده شن ریزی شده روستای “لاچین”به “شیلان آوی” و “ساربانبان” رسیدیم. در کنار جاده صدای آب جاری نهر درهی زیبا به نام “مزرای باغان” (مزارعه باغها) به گوش میرسد. در این زمستان بی برف و کم بارش و بهار زود رس صدای آب جاری و چمن و درختان بسیار زیبا مینماید. دوستان که قبلا به اینجا آمدهاند از بهار بسیار زیبایش میگویند. کمی استراحت کرده از چشمه گوارایش آب برداشته به طرف باغی دیگر حرکت کردیم. این بار حمله 5 سگ بسیار خشمگین و قوی هیکل جدی تر است و کمی ما را دستپاچه کرد تا نزدیک پاهایمان آمده و پارس میکردند چوبی برداشه و کنار پای خود و مقابل پوزه سگها نگه داشیم یکی از سگها خود را بر زمین میزد و بلند میشد بقیه دور تر ایستاده بودند تا از باغ خارج شدیم ما را با پارس خود بدرقه کردند. با عبور از کنار روستای شیلان آباد و چند فرود و صعود به دره آبشار لوس رسیدیم. از دامنه پرشیب شناسکی پایین رفته و در قسمت پایین آبشار کنار آب جاری جهت استراحت و صرف ناهار توقف کردیم.ساعت 12:30 بود. اجاقی از سنگ درست کردیم و با آتش هیزمهای فراوان و خشک خیلی زود کتری های آب جوش آمد و از فرط تشنگی و جهت رفع خستگی چای گوارای بسیاری نوشیدیم. تا ساعت 14 ناهار صرف شد و و کمی هم استراحت در فضای مطلقا آرام، فقط صدای جاری آب شنیده میشد. هوا بسیار مطبوع بود و باد ملایمی میوزید یک بار دیگر رگبار باران ما را مجبور به حرکت کرد. در انهای پایین دره به روستای ” کهنه ده” رسیدم و روز جمعه و چند نفری در روستا مشغول رسیدگی به مزارع و باغها بودند. دیگر از تجمع پیران ده خبری نبود انگار دیگر تب ماهواره و تلویزیون اینجا را هم به سکوت کسانده است. در انتهای ده و آغاز دره ای دیگر که در امتداد شمال به جنوب کشیده شده به سه راهی “لاچین” و “اوزن دره ” میرسیم که بعد از آب بند از دور در فاصله کمتر از یک کیلومتری قرار دارد. از مسیر جاده روستایی ساعت 15 به لاچین رسیدیم. چند خانواده کنار رودخانه مشغول صرف ناهار بودند. از کنار قبرستان قدیمی گذشتیم و به چند چشمه سر زدیم. متاسفانه همه خشک شده بود. و در مسیر به دفعات آب رودخانه جهت پر کردن استخر باغها منحرف شده است و مقابل هر خانه باغی مهمانانی از شهر نشسته بودند. در انتهای مسیر با عبور از زیر دامنه کوه “قلات صارم” و در نزدیکی مهاباد چند دقیقهای استراحت کرده پس از کوهپیمایی و راهپیمایی طولانی بیش از 30 کیلومتر به همان سه راهی که صبح از آنجا گذشته بودیم رسیدیم. ساعت 18:30 مقابل دانشگاه به وسیله تاکسی بودن مشکل و در نهایت سلامت خود را به منزل رساندیم.