گزارش برنامهي کوهپیمائی و تمرینات سنگنوردی
قلهی”قلات صارم بیگ”
روز جمعه مورخه 18/9/90
شروع برنامه: ساعت 9صبح
اتمام برنامه: ساعت 16 عصر همان روز
سرپرست برنامه: آقاي خالق قبادی
تعداد نفرات: 23نفر
وسيلهي نقليه: يك دستگاه خودروي مينيبوس
مهاباد شهری است محصور در میان کوههایی با ارتفاعی از 1500 الی 2100 متر محدود به غرب،جنوب و شرق و از سمت شمال به دشت”شهرویران” میرسد. رودخانهای از وسط شهر میگذرد که با چرخشی از غرب به سوی شمال از طریق این دشت به حوزهی آبریز جنوب دریاچه ارومیه ختم میشود. در سمت غرب مهاباد دریاچه سد قرار دارد و شهر در پشت دیوار سد واقع است. کوههای مشرف به سد با قله “کانی شیخان” و دهکده کوهنوردی “سه کانیان” در غرب قرار دارند. در شرق از کنار دانشگاه آزاد که میگذری وارد جاده کوهستانی روستای “لاچین” و “شیلان ئاوی” میشوی.ای جاده از درهی بین کوههای “زاوا بووک” (داماد و عروس) و “قلات صارم بیگ” میگذرد. هم اکنون محدودهی شهر به دامنهی این کوهها هم رسیده و زمینهای آن تفکیک و فروخته شده است.
بر قلهی “قلات صارم بیگ” ( صارم بیگ یکی از سرداران و حاکمان دورهی حکومت محلی خاندان مکری در مهاباد بوده) آثاری تاریخی از بقایای قلعه دیدبانی جنگهای دورهی صفویه دیده میشود. و آثاری از سنگرهای دوران جدید شاید.
به علت نزدیکی قله به مهاباد و نوع برنامه محدودهی زمانی از سوی کمیتهی صعودهای کانون برای ساعت 9 صبح الی 16 بعدازظهر تنظیم و ابلاغ شدهبود.
ساعت 9 صبح در کانون تجمع کرده باز هم طبق معمول با مینیبوس کاک حسین عزیزی عازم دامنه کوه “قلای سارم” (به زبان کردی) شدیم. ساعت 9:30 سایهی بلندای کوه بر دره حاکم بود و باد سردی میوزید. از خیابان کشی شهرک بیبنای جدید و از جبههی غربی به طرف چشمه و استخر باغ گردو حرکت کردیم. از آنجا به بعد گروه به دو تیم تقسیم شد. تیم جوانان به سرپرستی مربی سنگنوردی کانون کاک جمال یوسفی از گرده و مسیر صخرهها و تیم جوانان قدیم! به سرپرستی و سرقدمی فرید صدقی از یال شمالی به طرف قله حرکت کرد.
هوا آفتابی بود با آسمانی با لکههای پراکندهی ابر و در نهایت آرامی و با سرعتی ملایم و قدم بر لایهی نازکی از برف از شیب زیاد دامنه و یال به صخرههای میانی رسیدیم و بعد از استراحتی کوتاه حدود ساعت 12 ظهر قبل از تیم دوم در حالی که باد شدید و سردی میوزید چند دقیقهای بر قله محو تماشای طبیعت زیبای اطراف شدیم. انگار دیگر بالاتر از ما قلهای نیست. در دور دست کوهستان “سرشاخان” زیبائی و غرورش را به رخ میکشید. آسمان تمیز و شفاف بود و تا دوردست حتی کرانههای دریاچه ارومیه دیده میشد.
پس از پیوستن تیم دوم به ما، ساعت 12:30 در زیر صخرههای زیبای قله ناهار صرف شد و حدود ساعت 13:30 از جبههی شرقی و از کنار روستای لاچین به طرف مهاباد برگشتیم. برابر قرار قبلی و باز هم مطابق معمول کاک حسین سر وقت، ساعت 16 جهت مراجعت ما بازگشته بود و همهی همنوردانمان را به در منازلشان رساند.