گزارش کوهپيمائي جمعه 4 ارديبهشت
منطقه ميدان چوغه (روستاي کانيرهش کاولان)
روز جمعه 4 ارديبهشت ماه 1388 برابر برنامه سهماهه کانون، کوهپيمائي منطقه ميدان چوغه (روستاي کانيرهش کاولان) اجرا گرديد. در اين برنامه 42 نفر از اعضاي کانون به سرپرستي آقاي ابراهيم خاتمي حضور داشتند.
برابر اعلام قبلي ساعت 6 صبح روز جمعه ثبتنام کنندگان اين برنامه در دفتر کانون تجمع کردند. به دليل وزش باد شديد و گردو غبار بسيار زياد از شب گذشته هواي شهر مهاباد در ارتفاع پايين بسيار نامناسب و غبارآلود بود و اين باعث شد حدود 15 نفر از ثبت نام کنندگان از حضور در برنامه منصرف شده فقط 42 نفر صبح در دفتر کانون حاضر شوند. به همين دليل نيم ساعت حرکت به تاخير افتاد. حاضرين ساعت 6:30 با سه دستگاه مينيبوس و طبق معمول با حضور يار هميشگي کانون کاک حسين (راننده) به طرف روستاي کاولان واقع در جنوب مهاباد و مسير مهاباد به سردشت حرکت کردند.کاولان در حدود 50 کيلومتري مهاباد واقع است و چند کيلومتري بعد از اين روستا نرسيده به (کهلهکاوي) از يک جاده خاکي با طي حدود سه کيلومتر به روستاي کانيرهش ميرسيم.گروه کوهنوردان ساعت 8 از روستاي مذکور به طرف ارتفاعات منطقه به نام ميدان چوغه حرکت خود را آغاز کرد.
در اين برنامه آقاي علي برنجي يار و دوست قديمي کوهنورد بزرگ ايران زندهياد محمد اوراز ما را از همراهي خود خوشحال کرد و در طول کوهپيمائي از نظرات گرانقدر وي بهر برديم. کاک علي خاطرات زيادي از قهرمان ملي ايران برايمان تعرف کرد. شنيدن خاطرات محمد اوراز و اخلاق برجسته انساني او در هنگام حضور در يک برنامه همراه کوهنوردان حال و هوائي ديگر دارد.
مسير حرکت راهي است باريک و پاکوب، داراي شيبي ملايم از کنار رودخانه خروشان با آبي زلال و درختاني که تازه نويد بهار ميدادند ميگذرد. در چند جائي بايد از نهرهاي آب و زمينهاي بسيار سبز و پرآب گذشت. ساعت 9 در محلي که به سه دره منشعب ميشود و داراي چند جانپناه براي روستائيان است به دنبال يک تکه زمين خشک گشتيم تا در آنجا صبحانه صرف شود. خوشبختانه همه جا آب است طوري که گروهي از همنوردان مجبور شدند روي سقف يکي از جانپناهها بنشينند. ما هم روي تختهسنگها را ترجيح داديم. بعد از صرف صبحانه برابر هماهنگي انجام شده چند نفر از پيشکسوتان ورزش و کوهنوردي مهاباد به سرپرستي آقاي قادر دانشيار از بنيانگذاران کانون از مسير(غربي) و بقيه اعضاي گروه از مسير شرقي به سوي ارتفاعات حرکت خود را آغاز کردند در راه از کنار چند چشمه زيبا و خروشان گذشيم طوريکه مجبور شديم نيم ساعتي کنار يکي از آنها بايستم، آبي بنوشيم و با عکسهاي زيادي خاطره آنرا به تصوير بکشيم.
در مسير رودخانه و چشمههاي آب سرد به يک نوع مارمولک سياه با خالهاي زرد برخورديم که هفته قبل در وبلاگ جوانان کوهستان سقز معرفي شده بود و دوستي از لرستان شرحي مفصل از آن فرستاده بود. راميار چند عکسي با آنها به يادگاري گرفت.
در ارتفاع 1950 متري به محل (ههوار) رسيديم. ههوار يا ييلاق محل چادر کوچنشينان و روستائياني است که احشام خود را براي استفاده از مراتع به ارتفاعات سبز و خنک يا سرد منطقه ميآورند.جائي در اين ارتفاع، محصور بين صخرههاي سياه و سنگهاي طوسي رنگ به شدت تغيير يافته از آب باران، گودالهاي ذخيره برف و چمنزاري به وسعت يک زمين فوتبال شايد هم بزرگتر.
از اينجا صعود به يکي از قلل با عبور از يک دعليز برفي با شيب 70 درجه توسط رضا و کيان و تحت نظارت آقاي جمال عزيزي انجام شد. آنها هنگام ناهار ساعت 14 در چشمه کاني سپيد به گروه پيوستند.
گروه ديگري از همنوردان (کارکنان شبکه بهداشت) جهت صعود به يکي ديگر از قلهها با مجوز سرپرست برنامه از گروه جدا شده تا آنها هم در محل صرف ناهار به ما بپيوندند.
متاسفانه يکي از همراهان اين گروه هنگام بازگشت در نزديکي کانيسفيد تعادل خود را روي سنگهاي سست از دست داده زمين ميخورد و از محل بالاي ابروي چپ دچار بريدگي و خونريزي ميشود که توسط کسري با وسايل کمکهاي اوليه وي مداوا و پانسمان ميشود. بعد از ناهار هادي بهزاد پور پزشکيار کانون مجددا زخم کاک جلال را پانسمان مينمايد خوشبختانه حال وي بسيار خوب بود و نگراني ما هم رفع شد.
ما نيز با کم کردن ارتفاع به درهاي ميرسيم که از دور صداي (هاژه) آب خروشان از بين سنگها به گوش ميرسد جالب است بدانيم در زبان کردي براي بيان بسياري از حرکتها از آب و باد و خاک تا آتش و انسان و حيوان هرکدام دهها واژه وجود دارد. اين صداي آب دو چشمهايست خروشان از دل صخره و سنگها کنار هم ولي يکي بزرگ و ديگري کوچکتر که با حرکتي مارپيچ و با عبور از دره زير نور آفتاب سفيد و کف کنان به رودخانه پايين دست ميريزد تا از روستاي کانيرهش (مبدا حرکت ما) بگذرد.
در کانيسپيد ناهار صرف شد. گروهي از سنگنوردان با نظارت کاک جمال عزيزي يک ساعت از 15 الي 16 روي صخرهها به تمرينات فني پرداختند گروه ساعت 16:30 حرکت در مسير بازگشت به روستاي کانيرهش را آغاز کرد. ساعت 18 تمامي همنوردان در سلامت کامل در کنار مينيبوسها آماده بازگشت شدند. به نزديکي سد مهاباد که رسيديم هوا تاريک شده بود هرچند دقايقي در ترافيک بازگشت منتظر مانديم ولي ساعت 8 به منزل رسيديم
در اينجا بايد از آقاي عطا عزيزي تشکر کرد به دليل همکاري بيدريغ از هنگام حرکت تا بازگشت. از آقاي ابراهيم خاتمي که باوجود بيماري از حضور در برنامه امتناع نکرد. از آقاي جمال عزيزي به دليل آموزشهاي فني که حتي مسدوميت پاي وي باعث نشد که نيايد.از تک تک همنوردان عزيز که با اخلاق خوب کوهنوردي باعث شدند برنامهاي در نهايت هماهنگي و موفق و خوب اجرا شود چون گذشته. از هادي و کسري براي کمکهاي اوليه و از خودم براي 371 عکسي که گرفتم.